بچه که بودم :

ساخت وبلاگ

     وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه" 

اما مادر دوستم بهش میگفت "خاک برسرت یه کار درست نمی تونی انجام بدی" 

امروز هر دو بزرگسال و بالغیم. وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟" و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم. اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟"

حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد. 

مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم....

آرایه های ادبی ( عناصر زیایی سخن فارسی )...
ما را در سایت آرایه های ادبی ( عناصر زیایی سخن فارسی ) دنبال می کنید

برچسب : بودم, نویسنده : cmaryamsoleymanib بازدید : 181 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1396 ساعت: 22:38